انشا

انشا درباره دوست داری دنیا چگونه باشد

در این مطلب از سایت موضوع، انشا درباره دوست داری دنیا چگونه باشد برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که مورد توجه شما قرار گیرد.

✍انشا درباره دوست داری دنیا چگونه باشد✍

مقدمه:
چشمانم را می‌بندم و به دنیایی که دوست دارم در آن زندگی کنم فکر می‌کنم. دنیایی که در آن صلح و آرامش برقرار است، جایی که همه انسان‌ها با احترام و مهربانی با یکدیگر رفتار می‌کنند.

بدنه:
در دنیای آرمانی من، فقر و گرسنگی وجود ندارد. همه انسان‌ها به امکانات اولیه زندگی مانند غذا، آب، سرپناه و آموزش دسترسی دارند.
در دنیای آرمانی من، جنگ و خشونت جایی ندارد. انسان‌ها به جای جنگ و خونریزی، با گفتگو و مذاکره مشکلات خود را حل می‌کنند.
در دنیای آرمانی من، محیط زیست سالم و پاک است. انسان‌ها به ارزش طبیعت احترام می‌گذارند و از آن محافظت می‌کنند.
در دنیای آرمانی من، همه انسان‌ها از حقوق و فرصت‌های برابر برخوردارند. رنگ پوست، جنسیت، مذهب و قومیت هیچ‌گاه ملاک برتری یا تبعیض نیست.
در دنیای آرمانی من، آموزش و پرورش باکیفیت برای همه انسان‌ها در دسترس است. انسان‌ها تشویق به یادگیری و رشد می‌شوند.
در دنیای آرمانی من، علم و دانش در خدمت بشریت است. از علم و دانش برای حل مشکلات انسان‌ها و ساختن دنیایی بهتر استفاده می‌شود.
در دنیای آرمانی من، خلاقیت و نوآوری مورد تشویق قرار می‌گیرد. انسان‌ها آزادانه ایده‌های خود را بیان می‌کنند و برای تحقق آنها تلاش می‌کنند.
در دنیای آرمانی من، انسان‌ها با یکدیگر همدلی و همدردی می‌کنند. آنها به غم و شادی یکدیگر شریک می‌شوند و در سختی‌ها به یکدیگر کمک می‌کنند.

نتیجه گیری:
می‌دانم که ساختن چنین دنیایی کار آسانی نیست. اما من ایمان دارم که با تلاش و کوشش انسان‌ها، روزی این دنیای آرمانی به واقعیت تبدیل خواهد شد.

✍انشا دوم درباره دوست داری دنیا چگونه باشد✍

مقدمه:
چشمانم را می‌بندم و به دنیای آرزوهایم سفر می‌کنم. دنیایی که در آن صلح و صفا موج می‌زند، دنیایی که رنگ‌های شاد و پرنشاط، تار و پود آن را تشکیل می‌دهند.

بدنه:
در دنیای من، هیچ کودکی گرسنه و بی‌سرپناه نیست. همه انسان‌ها در کنار یکدیگر با احترام و مهربانی زندگی می‌کنند. هیچ جنگی رخ نمی‌دهد و صدای قهقهه کودکان در هر گوشه‌ای به گوش می‌رسد.

در دنیای من، طبیعت سالم و سرسبز است. درختان سر به فلک کشیده، سایه‌شان را بر سر رهگذران می‌گسترانند و پرندگان آواز خوش سر می‌دهند. رودخانه‌ها زلال و جاری هستند و هوا پاک و لطیف است.
در دنیای من، علم و دانش حرف اول را می‌زند. همه انسان‌ها به آموزش و پرورش دسترسی دارند و از آن برای ساختن دنیایی بهتر استفاده می‌کنند. هیچ بیماری لاعلاجی وجود ندارد و همه مردم از سلامتی کامل برخوردارند.

در دنیای من، انسان‌ها به یکدیگر عشق می‌ورزند و به جای ظلم و ستم، یاریگر و غمخوار هم هستند. رنگین‌پوستان و سفیدپوستان، مسیحیان و مسلمانان، یهودیان و بودایی‌ها در کنار یکدیگر با صلح و صفا زندگی می‌کنند.

در دنیای من، فقر و نابرابری ریشه‌کن شده است. همه انسان‌ها از امکانات رفاهی و اجتماعی برابر برخوردارند و هیچ کس از گرسنگی و بی‌خانمانی رنج نمی‌برد.
در دنیای من، زنان و مردان دوشادوش یکدیگر در ساختن جامعه‌ای ایده‌آل تلاش می‌کنند. هیچ تبعیض جنسیتی وجود ندارد و همه انسان‌ها از حقوق برابر برخوردارند.

دنیای من، دنیای آرزوهاست. دنیایی که شاید روزی به حقیقت بپیوندد و همه انسان‌ها در آن طعم خوش زندگی را بچشند.
چشمانم را باز می‌کنم و به دنیای واقعی باز می‌گردم. با خود می‌گویم: “من برای ساختن دنیای آرزوهایم تلاش خواهم کرد. من به سهم خودم برای صلح و صفا، سلامتی و شادمانی، علم و دانش و برابری انسان‌ها تلاش خواهم کرد.”

نتیجه گیری:
می‌دانم که این راه دشوار است، اما ایمان دارم که با تلاش و همدلی همه انسان‌ها، روزی دنیای آرزوهایمان به حقیقت خواهد پیوست.

امیدواریم که این انشا مورد پسند شما قرار گرفته باشد.

3.5/5 - (4 امتیاز)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا