انشا

انشا درباره والیبال

در این مطلب از سایت موضوع، انشا درباره والیبال برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که مورد توجه شما قرار گیرد.

✍انشا درباره والیبال✍

مقدمه:
از بچگی که یادمه، والیبال جزئی از زندگیم بوده. انگار به جای خون، توپ والیبال تو رگ‌هام جریان داره. هر بار که توپ با قدرت به زمین حریف می‌کوبه، یه حس دیوونه‌کننده و پر از شور و هیجان تمام وجودم رو می‌گیره و همه غصه‌ها و نگرانی‌هام رو از بین می‌بره.

بدنه:
عشق به والیبال رو از پدرم به ارث بردم. خودش از والیبالیست‌های قهار زمان خودش بوده و بارها داستان‌های بازی‌هاش رو برام تعریف کرده. شنیدن این داستان‌ها مثل یه جرقه بود که تو وجودم روشن شد و من رو به سمت والیبال کشوند.
هیچ‌وقت حس همدلی و یگانگی که تو زمین والیبال تجربه می‌کنم رو تو هیچ جای دیگه حس نکردم. شش بازیکن، شش روح، شش قلب که با یه هدف مشترک کنار هم می‌جنگن. هر پاس، هر اسپک، هر دفاع، مثل یه نغمه تو یه سمفونی حماسیه که با هم نواخته می‌شه.

والیبال فقط یه ورزش نیست، بلکه پر از درس‌های زندگیه. نظم، انضباط، صبر، تلاش، و اعتماد به نفس، همه و همه چیزهایی هستن که تو زمین والیبال یاد گرفتم. والیبال به من یاد داد که چطور با چالش‌ها روبرو بشم، تو لحظات سخت صبر و شکیبایی داشته باشم، و برای رسیدن به هدفم تلاش و کوشش کنم.

والیبال برای من فراتر از یه بازیه. این یه عشق، یه شور، یه فلسفه زندگیه. والیبال به من یاد داد که چطور زندگی کنم، چطور بجنگم، و چطور پیروز بشم.
رویای من اینه که یه روز بتونم تو سطح حرفه‌ای والیبال بازی کنم و برای کشورم افتخارآفرینی کنم. هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شم، با انگیزه و اشتیاق فراوان تمرین می‌کنم تا به این رویا برسم.

نتیجه گیری:
والیبال رو یه هدیه بی‌نظیر از خدا به زندگیم می‌دونم. این ورزش به من شور و هیجان، نظم و انضباط، و درس‌هایی برای زندگی آموخته. من از صمیم قلبم عاشق والیبال هستم و تا ابد به این عشق وفادار خواهم ماند.

امیدواریم که این انشا مورد پسند شما قرار گرفته باشد.

4/5 - (1 امتیاز)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا