انشا

انشا درباره اگر شاعر بودم

در این مطلب از سایت موضوع، انشا درباره اگر شاعر بودم برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که مورد توجه شما قرار گیرد.

✍انشا درباره اگر شاعر بودم✍

مقدمه:
اگر شاعر بودم، با کلمات جادویی خود، دنیایی از زیبایی و احساس می‌آفریدم.

بدنه:
با هر بیت شعر، داستانی از عشق و امید و زندگی روایت می‌کردم با هر کلمه، دریچه‌ای به سوی دنیای ناشناخته‌های ذهنم می‌گشودم.

اگر شاعر بودم، با قلم خود، رنج‌ها و غم‌های انسان‌ها را به تصویر می‌کشیدم با هر قطره اشک، شعری از درد و رنج می‌سرودم، با هر آه، نغمه‌ای از غم و اندوه می‌نواختم.

اگر شاعر بودم، با شعر خود، ندای صلح و آزادی را سر می‌دادم با هر فریاد، ظلم و ستم را به چالش می‌کشیدم، با هر کلمه، بذر امید و عدالت را در دل‌ها می‌کاشتم.

اگر شاعر بودم، با شعر خود، زیبایی‌های طبیعت را ستایش می‌کردم با هر گلبرگ، شعری از لطافت و ظرافت می‌سرودم. با هر نسیم، نغمه‌ای از عشق و زندگی می‌نواختم.

اگر شاعر بودم، با شعر خود، انسان‌ها را به هم نزدیک می‌کردم، با هر کلمه، پلی از دوستی و صمیمیت می‌ساختم. با هر بیت شعر، دنیایی از عشق و محبت می‌آفریدم.

✍انشا دوم درباره اگر شاعر بودم✍

مقدمه:
اگر شاعر بودم… دلم می‌خواست شاعر بودم…
با کلمات جادویی غم‌ها رو از دل‌ها می‌زدودم و یه عالمه خنده و شادی بهشون هدیه می‌دادم.

بدنه:
با یه عالمه شعر عاشقانه عشق رو توی قلب‌ها زنده می‌کردم و به آدم‌ها امید می‌دادم.

با شعرهای پرماجرا و هیجان‌انگیزم، شجاعت و دلاوری رو ستایش می‌کردم و از آدم‌ها می‌خواستم که با ظلم و ستم بجنگن.

با سروده‌های عرفانی و معنوی، آدم‌ها رو به سمت خدا و کمال راهنمایی می‌کردم.
با طنز و شوخی، ناهنجاری‌های جامعه رو به نقد می‌کشیدم و یه تلنگری به آدم‌ها می‌زدم که یه کاری بکنن برای درست شدن اوضاع.
با زبانی ساده و گیرا، حقایق رو به زبان مردم می‌گفتم و کمک می‌کردم که آگاه‌تر بشن.

اگه شاعر بودم…
برای همه مظلومان و ستمدیدگان دنیا شعر می‌سرودم و صدای فریادشون رو به گوش همه می‌رسوندم.

برای تمام بچه‌های دنیا شعر می‌سرودم و آرزو می‌کردم که دنیایی پر از صلح و دوستی داشته باشن.
برای تمام مادرهای دنیا شعر می‌سرودم و از فداکاری‌ها و ایثارشون تشکر می‌کردم.

برای تمام معلمان دنیا شعر می‌سرودم و از تلاش‌هاشون برای آموزش و تربیت انسان‌ها قدردانی می‌کردم.
برای تمام انسان‌های آزاده و عدالت‌خواه شعر می‌سرودم و توی مبارزه با ظلم و ستم کمکشون می‌کردم.

اگه شاعر بودم…
با کلماتم پلی بین آدم‌ها می‌ساختم و بهشون کمک می‌کردم که همدیگه رو بهتر درک کنن.
با شعرهای قشنگم فرهنگ و تمدن بشری رو حفظ می‌کردم و به نسل‌های آینده منتقل می‌کردم.

با نغمه‌های دلنشینم، زیبایی‌های جهان رو به تصویر می‌کشیدم و از آدم‌ها می‌خواستم که شکرگزار خدا باشن.
با سروده‌های پر از امید و آرزوم، امید و انگیزه رو توی دل‌ها زنده می‌کردم و به آدم‌ها می‌گفتم که میشه دنیا رو یه جای بهتر کرد.

نتیجه گیری:
اگه شاعر بودم، تمام تلاشم رو می‌کردم تا دنیا رو به یه جای شادتر و قشنگ‌تر برای زندگی تبدیل کنم و می‌دونستم که شعر، قوی‌ترین سلاحی هست که توی دست آدم‌هاست. سلاحی که می‌تونه قلب‌ها رو تسخیر کنه، ذهن‌ها رو روشن کنه و دنیا رو تغییر بده.

امیدواریم که این انشا مورد پسند شما قرار گرفته باشد.

2.8/5 - (5 امتیاز)

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا