انشا

انشا درباره اگر قلم بودم

در این مطلب از سایت موضوع، انشا درباره اگر قلم بودم برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که مورد توجه شما قرار گیرد.

✍انشا درباره اگر قلم بودم✍

مقدمه:
اگر قلم بودم، زبانی رسا و گویا می‌داشتم، قادر به نوشتن کلمات و جملات زیبا و پرمغز. می‌توانستم داستان‌ها و شعرهایی خلق کنم که دل و جان خوانندگان را مسحور کند.

بدنه:
می‌توانستم حقایق را آشکار کنم و دروغ‌ها را افشا کنم. می‌توانستم از مظلومان دفاع کنم و صدای بی‌صدایان باشم. می‌توانستم مردم را به تفکر وادارم و افق دیدشان را گسترش دهم.

می‌توانستم پل ارتباطی بین انسان‌ها باشم و دوستی و محبت را بینشان ترویج دهم. می‌توانستم علم و دانش را نشر دهم و دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کنم.

اما اگر قلم بودم، فقط ابزاری بودم در دست انسان. می‌توانستم برای خیر و شر استفاده شوم. می‌توانستم حقیقت را بیان کنم یا دروغ بنویسم. می‌توانستم عشق و محبت را ترویج دهم یا نفرت و کینه را بکارم.

انتخاب با انسان بود که چگونه از من استفاده کند. من فقط می‌توانستم امیدوار باشم که به دست انسان‌هایی نیکوکار و درستکار بیافتم تا از من برای خلق زیبایی و نیکوکاری استفاده کنند.

اگر قلم بودم، مسئولیت بزرگی بر دوش داشتم. باید از قدرتم به درستی استفاده می‌کردم و در راه صلح و عدالت تلاش می‌کردم.
اما می‌دانستم که این کار آسانی نیست. در دنیایی که پر از ظلم و ستم و تاریکی است، من باید چراغ امید باشم. باید به مردم نشان دهم که هنوز زیبایی و نیکوکاری در دنیا وجود دارد.

نتیجه گیری:
اگر قلم بودم، تمام تلاشم را می‌کردم تا دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کنم. می‌نوشتم و می‌نوشتم تا روزی همه انسان‌ها در صلح و صفا کنار هم زندگی کنند.

✍انشا دوم درباره اگر قلم بودم✍

مقدمه:
اگر قلم بودم، زبانی رسا و گویا می‌داشتم.
بر روی کاغذ سفید، نقش‌هایی از جنس کلمات می‌آفریدم، داستان‌هایی می‌نوشتم که از دل و جان برمی‌آمدند، شعرهایی می‌سرایدم که از شور و شعف سرشار بودند.

بدنه:
اگر قلم بودم، می‌توانستم افکار و اندیشه‌هایم را به اشتراک بگذارم، با دیگران همدلی کنم و به آنها در درک دنیای اطرافشان کمک کنم.

می‌توانستم از ظلم و ستم بنویسم و فریاد مظلومان را به گوش جهانیان برسانم.
می‌توانستم از عشق و امید بنویسم و در دل‌ها نور امید روشن کنم.

اگر قلم بودم، می‌توانستم ابزاری برای آموزش باشم.
دانش و آموخته‌هایم را به نسل‌های آینده منتقل کنم و به آنها در ساختن دنیایی بهتر یاری برسانم.
می‌توانستم به کودکان درس زندگی بیاموزم و به آنها کمک کنم تا به انسان‌هایی باارزش و مفید تبدیل شوند.

اگر قلم بودم، می‌توانستم پلی بین فرهنگ‌ها باشم.
مردم را از سراسر جهان به هم نزدیک کنم و به آنها کمک کنم تا درک متقابل خود را افزایش دهند.
می‌توانستم به صلح و تفاهم بین ملت‌ها کمک کنم و دنیایی عاری از خشونت و جنگ بسازم.

اما اگر قلم بودم، فقط ابزاری بودم بی‌جان.
این انسان‌ها هستند که به من معنا می‌بخشند و از من برای خلق آثار زیبا و ماندگار استفاده می‌کنند.

نتیجه گیری:
این انسان‌ها هستند که با اندیشه‌ها و احساسات خود، مرا به حرکت در می‌آورند و به من جان می‌بخشند.
پس ای انسان، قدر قلم را بدان و از آن برای ساختن دنیایی بهتر استفاده کن.

امیدواریم که این انشا مورد پسند شما قرار گرفته باشد.

1/5 - (1 امتیاز)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا