انشا

انشا درباره جان بخشی به کاغذ

در این مطلب از سایت موضوع، انشا درباره جان بخشی برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که مورد توجه شما قرار گیرد.

✍انشا درباره جان بخشی به کاغذ✍

مقدمه:
سلام، من یک کاغذ هستم. من از چوب ساخته شده ام و سفید رنگ هستم. من یک کاغذ ساده هستم، اما برای انسان ها بسیار مهم هستم.

بدنه:
انسان ها از من برای نوشتن، نقاشی کردن، چاپ کردن و بسیاری کارهای دیگر استفاده می کنند. من به آنها کمک می کنم تا افکار و ایده های خود را با دیگران به اشتراک بگذارند.
من از سال ها پیش وجود دارم. من شاهد رشد و پیشرفت انسان ها بوده ام. من شاهد جنگ ها و صلح ها، پیروزی ها و شکست ها بوده ام.
من یک کاغذ هستم، اما من بیشتر از یک کاغذ هستم. من یک شاهد، یک حافظ و یک واسطه هستم.
من شاهد تاریخ هستم. من شاهد وقایع مهمی بوده ام که زندگی انسان ها را تغییر داده اند. من به انسان ها کمک می کنم تا تاریخ را یاد بگیرند و از آن درس بگیرند.
من حافظ دانش هستم. من اطلاعات زیادی را در خود ذخیره کرده ام. من به انسان ها کمک می کنم تا دانش خود را افزایش دهند و به دنیای اطراف خود بهتر پی ببرند.
من یک واسطه هستم. من به انسان ها کمک می کنم تا با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. من به آنها کمک می کنم تا افکار و ایده های خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند و از یکدیگر بیاموزند.
من یک کاغذ هستم، اما من بیشتر از یک کاغذ هستم. من یک بخش مهم از زندگی انسان ها هستم.

خاطره ای از کاغذ:
روزی روزگاری، یک دانش آموز به نام علی در حال درس خواندن بود. علی دانش آموزی با استعداد بود، اما در درس ریاضی کمی مشکل داشت.
یک روز، علی در حال درس خواندن بود که متوجه شد که نمی تواند یک فرمول ریاضی را درک کند. او از کتاب درسی خود کمک گرفت، اما باز هم نتوانست فرمول را درک کند.
علی خیلی ناراحت شد. او نمی دانست که چه باید بکند.
علی تصمیم گرفت که از من کمک بگیرد. او به من خیره شد و گفت: «کاغذ، کمکم کن. نمی توانم این فرمول را درک کنم.»
من لبخندی زدم و گفتم: «نگران نباش، علی. من بهت کمک می کنم.»
من شروع به توضیح فرمول ریاضی به علی کردم. علی با دقت به حرف های من گوش داد.
بعد از چند دقیقه، علی فرمول ریاضی را فهمید. او خیلی خوشحال شد.
علی از من تشکر کرد و گفت: «ممنونم، کاغذ. تو خیلی کمکم کردی.»
من لبخندی زدم و گفتم: «خوشحالم که توانستم بهت کمک کنم.»
علی از آن روز به بعد، هر وقت در درس ریاضی مشکل داشت، از من کمک می گرفت. من همیشه به علی کمک می کردم و علی به درس ریاضی علاقه مند می شد.
علی سال ها بعد، دانش آموزی موفق شد. او در دانشگاه درس خواند و دکترای ریاضی گرفت.
علی همیشه از من سپاسگزار بود. او می دانست که اگر من به او کمک نمی کردم، نمی توانست به موفقیت برسد.

نتیجه گیری:
من یک کاغذ هستم، اما من بیشتر از یک کاغذ هستم. من یک دوست، یک همدم و یک کمک هستم.
من به انسان ها کمک می کنم تا یاد بگیرند، رشد کنند و به موفقیت برسند.

✍انشا دوم درباره جان بخشی به کاغذ✍

مقدمه:
سلام، من یک کاغذ هستم. من از درختان ساخته شده ام و سفید رنگ هستم. من یک کاغذ ساده هستم، اما برای صاحبانم بسیار مهم هستم.

بدنه:
صاحبان من دانش آموزانی هستند که در یک مدرسه درس می خوانند. آنها از من برای یادگیری استفاده می کنند.
من هر روز صبح در کلاس درس روی میز دانش آموزان قرار می گیرم. آنها از من برای یادداشت برداری، حل تمرین و نوشتن انشا استفاده می کنند.
دانش آموزان من مرا خیلی دوست دارند. آنها همیشه مرا تمیز نگه می دارند و به من رسیدگی می کنند.
من هم دانش آموزانم را خیلی دوست دارم. من دوست دارم که آنها را کمک کنم تا درس بخوانند و موفق شوند.
من با دانش آموزانم خاطرات زیادی دارم. من با آنها به کلاس های درس رفته ام و با آنها بازی کرده ام. من با آنها لحظات خوشی را سپری کرده ام.
من همیشه از اینکه با دانش آموزانم هستم، خوشحال هستم. من دوست دارم که همیشه با آنها باشم.

خاطره ای از کاغذ:
روزی روزگاری، دانش آموزانم در حال یادگیری یک درس جدید بودند. آنها خیلی سخت تلاش می کردند تا درس را یاد بگیرند.
من خیلی خوشحال بودم که می توانستم به آنها کمک کنم. من سعی می کردم که مطالب را به زبانی ساده و قابل فهم برای آنها توضیح دهم.
دانش آموزانم خیلی خوب درس را یاد گرفتند. آنها خیلی خوشحال بودند.
من خیلی خوشحال بودم که توانستم به دانش آموزانم کمک کنم.

نتیجه گیری:
من یک کاغذ هستم، اما برای دانش آموزانم بیشتر از یک کاغذ هستم من یک دوست، یک همدم و یک کمک هستم.
من شاهد رشد و پیشرفت دانش آموزانم بوده ام من شاهد شادی و غم آنها بوده ام. من شاهد موفقیت ها و شکست های آنها بوده ام.
من بخشی از زندگی دانش آموزانم هستم من بخشی از خاطرات آنها هستم. من بخشی از آینده آنها هستم.
من یک کاغذ هستم، اما من بیشتر از یک کاغذ هستم. من یک بخش مهم از زندگی دانش آموزانم هستم.

امیدواریم که این انشا مورد پسند شما قرار گرفته باشد.

5/5 - (1 امتیاز)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا