انشا

انشا درباره دریا

در این مطلب از سایت موضوع، انشا درباره دریا برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که مورد توجه شما قرار گیرد.

✍انشا درباره دریا✍

مقدمه:
دریا، پهنه ای بیکران از آب شور که عظمت و زیبایی آن، هر انسانی را مسحور خود می کند. من، در ساحل دریا ایستاده ام و به امواج خروشان آن خیره شده ام. گویی دریا، با هر موج، داستانی از رازهای نهفته در اعماق خود را برای من بازگو می کند.

بدنه:
صدای موج ها، مانند نغمه ای آرامش بخش، روح و روانم را نوازش می دهد. نسیم خنک دریا، گویی تمام غم ها و غصه هایم را با خود می برد و به جای آن، حس شادابی و سرزندگی را به من هدیه می دهد.
من به عظمت دریا نگاه می کنم و به قدرت بی کران خداوند فکر می کنم. این همه آب، این همه موج، این همه عظمت، همه و همه، آفریده ی خداوند هستند.
دریا، مظهر صبر و استقامت است امواج دریا، با صبر و حوصله، به ساحل برخورد می کنند و دوباره به اعماق باز می گردند. گویی دریا به من می آموزد که در برابر مشکلات صبور باشم و هرگز تسلیم نشوم.
دریا، مظهر سخاوت و بخشندگی است دریا، بدون هیچ چشم داشتی، به انسان ها نعمت های فراوانی می بخشد. ماهی، میگو، مرجان و سایر موجودات دریایی، همه و همه، هدیه های دریا به انسان ها هستند.
من، عاشق دریا هستم عاشق عظمت، زیبایی، صبر، استقامت، سخاوت و بخشندگی آن. من، در ساحل دریا، احساس آرامش و امنیت می کنم. گویی دریا، مرا در آغوش خود می گیرد و تمام غم ها و غصه هایم را از بین می برد.

نتیجه گیری:
دریا، برای من، فقط یک پهنه ی آبی نیست. دریا، برای من، نماد زندگی، امید، صبر، استقامت، سخاوت و بخشندگی است.

امیدواریم که این انشا مورد پسند شما قرار گرفته باشد.

4/5 - (1 امتیاز)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا