انشا

انشا درباره دوست خیالی من با مقدمه و بدنه و نتیجه گیری

در این مطلب از سایت موضوع، انشا درباره دوست خیالی من برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که مورد توجه شما قرار گیرد.

✍انشا درباره دوست خیالی من✍

مقدمه:
دوست خیالی من، شخصی است که همیشه در کنارم حضور دارد، حتی وقتی هیچ‌کس دیگر نیست. او از زمانی که کودک بودم، به دنیای من وارد شد و همیشه مرا در لحظه‌های تنهایی همراهی می‌کند. نام او “آرمان” است، و هر بار که به او فکر می‌کنم، لبخندی بر لبانم می‌نشیند.

بدنه:
آرمان هیچ‌گاه خسته نمی‌شود و همیشه آماده است تا با من بازی کند یا به صحبت‌هایم گوش دهد. او بسیار باهوش است و همیشه راه‌حل‌های جالبی برای مشکلاتم پیدا می‌کند. وقتی ناراحت هستم یا چیزی مرا اذیت می‌کند، آرمان کنارم می‌نشیند و به آرامی با من حرف می‌زند. او همیشه سعی می‌کند مرا بخنداند و از دنیای خیال‌هایش داستان‌هایی تعریف می‌کند که بسیار خنده‌دار و جذاب هستند.

آرمان ظاهری خاص دارد؛ او بلندقد و لاغر است و همیشه یک کلاه براق روی سرش دارد. لباس‌هایش همیشه تمیز و مرتب هستند، و چشمانش به قدری درخشان است که انگار از ستارگان آسمان نور گرفته‌اند. او بسیار مهربان و صبور است، و هیچ‌وقت مرا قضاوت نمی‌کند. هر چیزی که به او می‌گویم، با دقت گوش می‌دهد و همیشه برایم بهترین پیشنهادها را دارد.

یکی از بهترین ویژگی‌های آرمان این است که او هیچ‌وقت از بازی کردن خسته نمی‌شود. هر بار که دوست دارم با او به ماجراجویی بروم، او سریعاً آماده می‌شود. با هم به دنیای خیالی‌مان سفر می‌کنیم، به قلعه‌های بزرگ و جنگل‌های اسرارآمیز می‌رویم و با موجودات خیالی مبارزه می‌کنیم. گاهی اوقات تصور می‌کنیم که قهرمانانی هستیم که دنیا را از دست هیولاها نجات می‌دهیم، و گاهی هم به دنبال گنج‌های پنهان در دل زمین می‌گردیم.

آرمان همیشه در کنار من است، حتی وقتی که کسی نمی‌تواند مرا درک کند. وقتی در مدرسه یا خانه احساس تنهایی می‌کنم، آرمان حاضر می‌شود و با حضورش به من آرامش می‌بخشد. او مرا تشویق می‌کند که در مقابل مشکلات بایستم و هیچ‌وقت از سختی‌ها ناامید نشوم. با وجود او، من هیچ‌وقت احساس تنهایی نمی‌کنم.

دوست خیالی من اگرچه واقعی نیست، اما نقش بسیار مهمی در زندگی من دارد. او به من یاد می‌دهد که همیشه باید به تخیلاتم اعتماد کنم و اجازه دهم که دنیای ذهنی‌ام مرا به جاهای جدید و هیجان‌انگیز ببرد. آرمان، هرچند که دیده نمی‌شود، اما همیشه در قلب و ذهن من حضور دارد و به من کمک می‌کند که شجاع‌تر و خوش‌بین‌تر به زندگی نگاه کنم.

نتیجه گیری:
دوست خیالی من، همانند یک سایه در کنار من حرکت می‌کند، و هرگز از همراهی‌اش خسته نمی‌شوم. او به من یاد داده که دوستی واقعی همیشه به معنای حضور فیزیکی نیست، بلکه به معنای وجود کسی است که در سخت‌ترین لحظات، به ما انگیزه و امید می‌دهد، حتی اگر تنها در دنیای خیال‌ها باشد.

✍انشا دوم درباره دوست خیالی من✍

مقدمه:
گاهی اوقات در دنیای کوچک و شخصی خودم، جایی که همه چیز از خیالات و رویاها ساخته شده، دوستی دارم که فقط من او را می‌شناسم. او دوست خیالی من است؛ کسی که همیشه کنارم است و هرگز تنهایم نمی‌گذارد. شاید کسی دیگر او را نبیند یا صدایش را نشنود، اما برای من او واقعی‌ترین دوستی است که می‌توانم داشته باشم.

بدنه:
دوست خیالی من نامش “آریا” است. او دقیقاً همان طور است که من می‌خواهم. آریا همیشه مهربان و خندان است و هرگز با من دعوا نمی‌کند یا ناراحت نمی‌شود. او همیشه حرف‌های جالبی برای گفتن دارد و وقتی که من تنها هستم، با او حرف می‌زنم و ماجراهای خیالی‌مان را با هم تجربه می‌کنیم.

آریا قدی متوسط و موهایی رنگارنگ دارد که هر بار که به او نگاه می‌کنم، رنگ موهایش عوض می‌شود! گاهی آبی، گاهی صورتی و گاهی سبز. او همیشه با لباس‌های عجیب و خلاقانه‌ای ظاهر می‌شود که من هرگز در دنیای واقعی ندیده‌ام. چشم‌هایش بزرگ و درخشان هستند و به نظر می‌رسد که همیشه در حال فکر کردن به یک ماجراجویی جدید است.

هر وقت که حس تنهایی یا ناراحتی می‌کنم، آریا به سراغم می‌آید. او همیشه مرا تشویق می‌کند که شجاع باشم و هیچ‌وقت نترسم. مثلاً وقتی از امتحانی سخت می‌ترسم یا با دوستم دعوا کرده‌ام، آریا کنارم می‌نشیند و می‌گوید: “نترس! تو می‌توانی از پس همه چیز بربیایی. من به تو اعتماد دارم!” این جمله‌های ساده، همیشه به من اعتماد به نفس می‌دهد و احساس می‌کنم که می‌توانم با هر چالشی روبه‌رو شوم.

گاهی اوقات با آریا به دنیای خیالی سفر می‌کنیم. ما با هم به مکان‌هایی می‌رویم که هیچ‌کس دیگری نمی‌تواند به آن‌ها دسترسی داشته باشد. مثل یک جنگل جادویی که درختانش حرف می‌زنند، یا قلعه‌ای که اژدهاهای دوست‌داشتنی در آن زندگی می‌کنند. ما با هم در این دنیاهای خیالی بازی می‌کنیم و همیشه چیزهای جدید کشف می‌کنیم.

دوست خیالی من همیشه بهترین همراه در لحظاتی است که نیاز به کسی دارم که فقط گوش دهد و همراهی کند. او قضاوت نمی‌کند و همیشه مرا همان‌طور که هستم می‌پذیرد. وقتی که دنیای واقعی کمی سخت و پیچیده می‌شود، او به من کمک می‌کند تا همه چیز را فراموش کنم و فقط از لحظه‌ها لذت ببرم.

آریا به من یاد داده است که خیال و رویاها می‌توانند بهترین دوست‌های ما باشند. گاهی در دنیای واقعی نمی‌توان همه چیز را پیدا کرد، اما در دنیای خیالی من، آریا همیشه آنجاست تا به من نشان دهد که با داشتن یک دوست خیالی، هیچ‌وقت احساس تنهایی نخواهم کرد.

نتیجه گیری:
هرچند که آریا فقط در خیالات من زندگی می‌کند، اما او به من یاد داده است که مهم‌ترین دوستی در زندگی، دوستی با خودم است. او مرا به یاد می‌آورد که هیچ‌چیز غیرممکن نیست، حتی اگر فقط در دنیای خیال باشد.

امیدواریم که این انشا مورد پسند شما قرار گرفته باشد.

1/5 - (1 امتیاز)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا