انشا

انشا درباره زمستان در روستا

در این مطلب از سایت موضوع، انشا درباره زمستان در روستا برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که مورد توجه شما قرار گیرد.

✍انشا درباره زمستان در روستا✍

مقدمه:
روستای من، روستایی کوچک و زیبا در کوهپایه های البرز است. زمستان در این روستا، بسیار زیبا و دیدنی است.

بدنه:
در زمستان، برف همه جا را سفیدپوش می کند. درختان و کوه ها، با لباس سفید برفی، جلوه ای زیبا و تماشایی پیدا می کنند.
در زمستان، مردم روستا، بیشتر وقت خود را در خانه می گذرانند. آنها از اجاق هیزمی یا بخاری، برای گرم کردن خانه استفاده می کنند.
در زمستان، شب ها بسیار طولانی و سرد هستند. مردم روستا، برای گرم کردن خود، در کنار اجاق هیزمی یا بخاری، جمع می شوند و از داستان ها و خاطرات یکدیگر لذت می برند.
در زمستان، کودکان روستا، از برف بازی و اسکی لذت می برند. آنها با ساختن آدم برفی و اسکیت بازی، زمستان خود را پر از هیجان و شادی می کنند.
در زمستان، کشاورزان روستا، به استراحت می پردازند. آنها از فرصت زمستان برای تعمیر ابزار و وسایل کشاورزی خود استفاده می کنند.
زمستان، فصلی زیبا و دوست داشتنی است. این فصل، فرصتی برای استراحت و آرامش است. در زمستان، می توان از زیبایی های طبیعت لذت برد و از بودن در کنار خانواده و دوستان لذت برد.

خاطره ای از زمستان در روستای من:
یکی از خاطرات زیبای من از زمستان، مربوط به زمانی است که با خانواده ام به جنگل رفته بودیم. آن روز، برف زیادی باریده بود و همه جا سفیدپوش شده بود. ما در جنگل، آدم برفی درست کردیم و از برف بازی لذت بردیم. آن روز، روز بسیار خاطره انگیزی بود و من همیشه آن را به یاد خواهم داشت.

نتیجه گیری:
زمستان، فصلی زیبا و دوست داشتنی است. این فصل، فرصتی برای استراحت و آرامش است. در زمستان، می توان از زیبایی های طبیعت لذت برد و از بودن در کنار خانواده و دوستان لذت برد.

امیدواریم که این انشا مورد پسند شما قرار گرفته باشد.

4/5 - (3 امتیاز)

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا