انشا

انشا درباره هرچه دل تنگت میخواهد بگو

در این مطلب از سایت موضوع، انشا درباره هرچه دل تنگت میخواهد بگو برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که مورد توجه شما قرار گیرد.

✍انشا درباره هرچه دل تنگت میخواهد بگو✍

بدنه:
دلم می‌خواهد از روزهای خوب گذشته بگویم. از روزهایی که با دوستانم در پارک می‌رفتیم و فوتبال بازی می‌کردیم. از روزهایی که با خانواده به سفر می‌رفتیم و خاطرات خوبی را با هم می‌ساختیم. از روزهایی که همه چیز ساده‌تر بود و زندگی شیرین‌تر.
دلم می‌خواهد از روزهای بد گذشته بگویم. از روزهایی که سختی کشیدم و غم دیدم. از روزهایی که تنها بودم و کسی نبود که به من کمک کند. از روزهایی که ناامید شدم و فکر کردم زندگی ارزش زیستن ندارد.
دلم می‌خواهد از آرزوهایم بگویم. از آرزوهایی که هنوز برآورده نشده‌اند. از آرزوهایی که برای رسیدن به آنها تلاش می‌کنم. از آرزوهایی که می‌دانم اگر برآورده شوند، زندگی من را بهتر خواهند کرد.
دلم می‌خواهد از ترس‌هایم بگویم. از ترس‌هایی که مانع پیشرفتم می‌شوند. از ترس‌هایی که نمی‌گذارند زندگی را آنطور که می‌خواهم زندگی کنم. از ترس‌هایی که می‌خواهم آنها را شکست دهم و آزاد شوم.
دلم می‌خواهد از عشقم بگویم. از عشقی که در قلبم می‌جوشد. از عشقی که به زندگی معنا می‌دهد. از عشقی که می‌خواهم آن را با همه دنیا تقسیم کنم.
دلم می‌خواهد از نفرت‌هایم بگویم. از نفرت‌هایی که در قلبم ریشه دوانده‌اند. از نفرت‌هایی که می‌خواهم آنها را از بین ببرم و قلبم را پاک کنم. از نفرت‌هایی که می‌دانم اگر آنها را از بین نبرم، زندگی من را نابود خواهند کرد.
دلم می‌خواهد از همه چیزهایی بگویم که در قلبم هست. از همه چیزهایی که در ذهنم می‌گذرد. از همه چیزهایی که می‌خواهم با کسی در میان بگذارم.
اما دلم می‌ترسد. می‌ترسم که اگر حرف بزنم، کسی حرف‌هایم را باور نکند. می‌ترسم که اگر حرف بزنم، کسی به من کمک نکند. می‌ترسم که اگر حرف بزنم، تنهاتر شوم.
اما می‌دانم که باید حرف بزنم. باید حرف بزنم تا از درونم آزاد شوم. باید حرف بزنم تا زندگی‌ام را تغییر دهم. باید حرف بزنم تا دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کنم.

نتیجه گیری:
پس هرچه دل تنگت می‌خواهد بگو. با کسی که دوستش داری، با کسی که به او اعتماد داری، با کسی که می‌توانی حرف‌هایت را با او در میان بگذاری. حرف بزن تا از درونت آزاد شوی. حرف بزن تا زندگی‌ات را تغییر دهی. حرف بزن تا دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کنی.

✍انشا دوم درباره هرچه دل تنگت میخواهد بگو✍

بدنه:
دلم گرفته است. دلم گرفته از همه چیز. از این دنیای پر از دروغ و فریب. از این مردم بی‌مروت و بی‌رحم. از این زندگی پر از مشکلات و سختی‌ها.
دلم می‌خواهد گریه کنم. دلم می‌خواهد فریاد بزنم. دلم می‌خواهد همه چیز را به هم بریزم.
دلم می‌خواهد برگردم به گذشته. به زمانی که همه چیز ساده بود و مشکلات کم بود. به زمانی که با دوستانم خوش می‌گذراندیم و نگران هیچ چیز نبودیم.
دلم می‌خواهد به یک دنیای دیگر بروم. به دنیایی که در آن همه چیز خوب است و هیچ کس ناراحت نیست. به دنیایی که در آن عشق و محبت حرف اول را می‌زند.
اما می‌دانم که این همه آرزو و خیال است. دنیای امروز دنیای دیگری است. دنیای امروز دنیای زشتی و سیاهی است.
پس چه کنم؟ چه کار کنم با این دل تنگم؟
شاید تنها کاری که می‌توانم انجام دهم این است که با خودم مهربان باشم. با خودم حرف بزنم و به خودم بگویم که همه چیز درست می‌شود.
شاید تنها کاری که می‌توانم انجام دهم این است که به دیگران کمک کنم. با کمک به دیگران می‌توانم کمی از غم و غصه‌های خود را کم کنم.
شاید تنها کاری که می‌توانم انجام دهم این است که به امید آینده باشم. امید به آینده می‌تواند به من کمک کند تا مشکلات امروز را تحمل کنم.

4.4/5 - (8 امتیاز)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا