انشا

انشا درباره وقتی صدای اذان را میشنوم

در این مطلب از سایت موضوع، انشا درباره وقتی صدای اذان را میشنوم برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که مورد توجه شما قرار گیرد.

✍انشا درباره وقتی صدای اذان را میشنوم✍

مقدمه:
وقتی صدای اذان را می‌شنوم، قلبم آرام می‌شود و حس عجیبی از آرامش و نزدیکی به خداوند در وجودم جاری می‌شود. اذان، صدای آشنایی است که هر روز، سه بار به گوش می‌رسد و ما را به یاد خدا، عبادت و ارزش‌های دینی‌مان می‌اندازد. این صدا، مانند یک دعوت مهربانانه است که ما را از زندگی روزمره و دغدغه‌هایش جدا می‌کند و به سوی لحظاتی از تأمل و نیایش هدایت می‌کند.

بدنه:
هر بار که صدای اذان بلند می‌شود، گویی تمام دنیا برای لحظه‌ای متوقف می‌شود. در این لحظه‌ها، همه چیز در اطرافم آرام‌تر به نظر می‌رسد. حتی پرنده‌ها هم به نظر می‌رسد که برای لحظه‌ای پرواز خود را متوقف می‌کنند و گوش به این صدای آسمانی می‌دهند. این لحظات، زمانی است که من نیز دست از کارهای روزمره می‌کشم و به فکر فرو می‌روم. صدای اذان، مرا به یاد خدا و نعمت‌های بی‌شماری که به ما ارزانی داشته است، می‌اندازد.

اذان برای من، نه فقط یک اعلام وقت نماز، بلکه یادآور یک وظیفه مهم و مقدس است. وقتی اذان را می‌شنوم، حس می‌کنم که خداوند مرا به سوی خود می‌خواند و از من می‌خواهد که لحظه‌ای درنگ کنم، به سجده بروم و از او برای همه چیزهایی که به من داده است، شکرگزاری کنم. این حس، آرامش خاصی به من می‌دهد و احساس می‌کنم که نزدیک‌تر از همیشه به خدا هستم.

همچنین، صدای اذان به من یادآوری می‌کند که در میان همه کارها و شلوغی‌های زندگی، باید زمانی برای خودم و خداوند اختصاص دهم. این لحظات نماز و دعا، فرصتی است تا از خداوند راهنمایی و کمک بخواهم و به یاد بیاورم که در هر شرایطی، او همیشه همراه و پشتیبان من است.

اذان، مرا به یاد این نکته مهم می‌اندازد که زندگی ما نه فقط در کار و تلاش‌های روزانه، بلکه در ارتباط ما با خداوند و پیروی از دستورات او معنا پیدا می‌کند. این صدای آسمانی، مانند یک زنگ بیدارباش است که ما را از خواب غفلت بیدار می‌کند و به ما یادآوری می‌کند که همواره به یاد خدا باشیم و از او کمک و راهنمایی بخواهیم.

نتیجه گیری:
به همین دلیل، هر بار که صدای اذان را می‌شنوم، احساس می‌کنم که روح من تازه می‌شود و به من انرژی می‌دهد تا با انگیزه بیشتری به زندگی ادامه دهم. این صدا، نوری است که در تاریکی‌های زندگی می‌درخشد و راه درست را به من نشان می‌دهد. صدای اذان، صدایی است که همیشه به من امید می‌دهد و یادآور این است که خداوند همیشه با من است، در هر لحظه و هر مکان.

✍انشا دوم درباره وقتی صدای اذان را میشنوم✍

مقدمه:
وقتی صدای اذان را می‌شنوم، انگار یک صدای مهربان از آسمان به من می‌گوید: “وقت نماز خواندن است!” صدای اذان خیلی آرام و دلنشین است و به من یادآوری می‌کند که باید کارهای خود را کنار بگذارم و به خدا فکر کنم.

بدنه:
صبح که از خواب بیدار می‌شوم و صدای اذان را می‌شنوم، حس می‌کنم روز جدیدی شروع شده و خداوند به من فرصت دیگری داده تا کارهای خوب انجام دهم. صدای اذان صبح مثل یک بیدارباش مهربان است که می‌گوید: “بیدار شو، وقت آن است که روزت را با یاد خدا آغاز کنی!”

وقتی ظهر می‌شود و صدای اذان به گوشم می‌رسد، می‌فهمم که نصف روز گذشته و باید لحظه‌ای از شلوغی‌ها و بازی‌هایم دست بکشم. این وقت، وقتی است که من باید به خدا نزدیک‌تر شوم و از او بخواهم که مرا در کارهایم کمک کند. اذان ظهر مثل یک یادآوری است که در میان روز، زمانی را برای خدا بگذارم.

وقتی که خورشید غروب می‌کند و صدای اذان مغرب به گوش می‌رسد، حس می‌کنم که روز به پایان رسیده و زمان استراحت و آرامش فرا رسیده است. این وقت، وقتی است که می‌توانم از خدا تشکر کنم که روز خوبی را به من داده است. اذان مغرب به من می‌گوید که اکنون وقت دعا و سپاسگزاری است.

هر بار که صدای اذان را می‌شنوم، احساس می‌کنم که خداوند مرا صدا می‌زند و به من می‌گوید: “من اینجا هستم، بیا با من صحبت کن!” صدای اذان به من آرامش می‌دهد و باعث می‌شود که لحظه‌ای از همه چیزهای دیگر دور شوم و فقط به خدا فکر کنم.

نتیجه گیری:
صدای اذان خیلی زیباست و هر بار که آن را می‌شنوم، به من یادآوری می‌کند که خدا همیشه با من است و من هم باید همیشه به یاد او باشم. این صدای دلنشین، مثل یک دوست خوب است که هر روز چند بار به من سر می‌زند و می‌گوید: “وقت آن است که با خدا صحبت کنی و از او بخواهی که همیشه همراهت باشد.”

امیدواریم که این انشا مورد پسند شما قرار گرفته باشد.

به این مقاله امتیاز دهید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا