انشا در مورد مادر کوتاه با مقدمه و بدنه و نتیجه گیری
در این مطلب از سایت موضوع، انشا در مورد مادر کوتاه برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که مورد توجه شما قرار گیرد.
انشا در مورد مادر کوتاه
مقدمه:
مادر، واژهای است که با شنیدنش گرما، عشق و آرامش را احساس میکنیم. او کسی است که از لحظه تولد تا همیشه، دلسوزترین و مهربانترین همراه ماست. مادر با تمام وجودش برای راحتی و خوشبختی فرزندش تلاش میکند و از هیچ زحمتی دریغ نمیکند.
بدنه:
چهره مادر همیشه لبریز از مهر و امید است. وقتی به چشمانش نگاه میکنم، عشق بیپایان را در آن میبینم. دستانش، که شاید از کار و تلاش خسته شده باشند، برای من نرمترین و امنترین جای دنیاست.
مادر برایم مانند یک خورشید است که هر روز با نور وجودش زندگیام را روشن میکند. وقتی بیمار میشوم، نگرانترین فرد اوست و وقتی موفق میشوم، شادترین چهره را در نگاه او میبینم.
او همیشه به من یاد داده است که قوی باشم و هیچ وقت ناامید نشوم. با اینکه گاهی کارهایش را نمیفهمم یا ممکن است ناراحتش کنم، اما میدانم که همیشه قلبش پر از عشق به من است.
نتیجه گیری:
مادر، فرشتهای است که خدا به زمین فرستاده تا عشق را به ما بیاموزد. من همیشه شکرگزار وجودش هستم و آرزو میکنم که بتوانم ذرهای از محبتهای بیپایانش را جبران کنم.
انشا دوم در مورد مادر کوتاه
مقدمه:
مادر، نامی است که با شنیدنش گرمایی خاص قلب را پر میکند. او کسی است که زندگیاش را وقف فرزندانش میکند و برای راحتی آنها از هیچ چیز دریغ نمیکند. مادرم مانند خورشیدی است که هر روز با نور محبتش زندگی را روشن میکند.
بدنه:
او از لحظهای که چشمانم را به دنیا گشودم، همیشه کنارم بوده است. دستهایش گرمایی دارند که هیچ لباسی نمیتواند جای آن را بگیرد. وقتی بیمار میشوم، نگرانی در چهرهاش موج میزند و وقتی خوشحال هستم، برق شادی در چشمانش میدرخشد.
مادر برای من مانند کتابی از درسهای زندگی است. از او یاد گرفتهام که صبور باشم، به دیگران محبت کنم و در سختیها تسلیم نشوم. صدایش آرامشبخشترین موسیقی زندگی من است.
نتیجه گیری:
هر شب وقتی مرا دعا میکند، حس میکنم همه دنیا برایم امنتر میشود. مادرم، قهرمان زندگی من است. هرگز نمیتوانم زحمات او را جبران کنم، اما همیشه تلاش میکنم که لبخند بر لبانش باشد، چون او شایسته تمام عشق و احترام دنیاست.
انشا سوم در مورد مادر کوتاه
مقدمه:
مادر، اولین و مهمترین کسی است که در زندگیام به یاد دارم. او کسی است که همیشه در کنارم است و برایم بهترینها را میخواهد. وقتی خوشحالم، او خوشحال است و وقتی ناراحتم، بیشتر از هر کسی ناراحت میشود. مادر همیشه در کنارم میماند و با مهربانی و دلسوزی، من را راهنمایی میکند.
بدنه:
دستهای مادرم همیشه پر از محبت است و نگاهش سرشار از آرامش. وقتی در آغوشش میروم، احساس میکنم که هیچ چیز نمیتواند به من آسیب برساند. مادر به من آموخته که چگونه در زندگی با مشکلات روبهرو شوم و همیشه از اشتباهات خود درس بگیرم.
مادر نه تنها به من عشق میدهد، بلکه به من قدرت میدهد تا در سختیها ایستادگی کنم و به جلو بروم. او همیشه بهترین مشاور و حامی من بوده است.
نتیجه گیری:
برای من، مادر تنها یک فرد نیست؛ او بهترین دوست، معلم و قهرمان زندگی من است. من همیشه قدردان محبتهای بیپایان مادر هستم و هیچچیز نمیتواند ارزش او را در زندگیام کم کند.
امیدواریم که این انشا مورد پسند شما قرار گرفته باشد.
نظر شما مانند چراغی است که در تاریکی راه را روشن میکند؛ با به اشتراک گذاشتن آن، به دیگران کمک میکنید تا مسیر بهتری را پیدا کنند.