کلاس پنجم ابتدایی
معنی شعر رقص باد، خنده ی گل درس اول فارسی کلاس پنجم ابتدایی
معنی شعر رقص باد، خنده ی گل درس اول فارسی کلاس پنجم ابتدایی
باد سرد، آرام بر صحرا گذشت سبز هزاران، رفته رفته، زرد گشت |
باد سردی آرام آرام در صحرا وزید و کمکم سبزه ها و چمن زارها زرد شد. |
تک درخت نارون، شد رنگرنگ زرد شد آن چتر شاداب و قشنگ |
برگه ای تک درخت نارون، رنگارنگ شد و آن برگه ای چترمانند شاداب و زیبایش، زرد شد. |
برگ برگ گل به رقصِ باد ریخت رشته های بیدبُن از هم گسیخت |
با وزش باد، برگه ای گل یکی یکی بر زمین ریخت و رشته های درخت بید از هم جدا شد. |
چشمه کم کم خشک شد، بی آب شد باغ و بُستان، ناگهان در خواب شد |
کم کم چشمه خشک و بیآب شد و ناگهان تمام باغ ها و بستان ها به خواب زمستانی رفتند. |
کرد دهقان، دانه ها در زیر خاک کرد کوته، شاخه ی پیچانِ تاک |
کشاورز دانه ها را در زیر خاک کاشت و شاخه های بلند پیچ در پیچ درخت انگور را کوتاه کرد. |
فصل پاییز و زمستان میرود بار دیگر، چون بهاران میشود |
فصل پاییز و زمستان سپری میشود و یک بار دیگر، وقتی که فصل بهار میآید… |
از زمین خشک، میروید گیاه چشمه می جوشد، آب میافتد به راه |
از زمین خشک گیاه میروید و چشمه ها میجوشند و آب آن ها روان میشود. |
برگ نو آرَد، درخت نارون سبز گردد، شاخساران کهن |
درخت نارون دوباره برگ تازه میرویاند و شاخه های بزرگ قدیمی سبز میشوند |
گل بخندد، بر سرِ گل بوته ها پُر کند بوی خوش گل، باغ را |
بر سر بوته های گل، غنچه ای شکوفا میشود و بوی خوش این گل، باغ را پر میکند. |
باز میآید پرستو، نغمهخوان باز میسازد در اینجا آشیان |
دوباره پرستو آواز خوان و شاد می آید و در این باغ لانه میسازد. |