کلاس پنجم ابتدایی
معنی کلمات درس هفدهم کار و تلاش فارسی کلاس پنجم ابتدایی
معنی کلمات درس هفدهم کار و تلاش فارسی کلاس پنجم ابتدایی
| ملک: سرزمین ، قلمرو | رانده شده: اخراج شد |
| خونابه خوردن: رنج بسیار کشیدن | خوارزم: نام سرزمینی که ابوریحان در آن زندگی می کرد |
| میازار: اذیت نکن ، آزار نرسان | مهارت: ماهر بودن در کاری |
| سور: جشن و مهمانی | حساب کردن: شمردن |
| قناعت: قانع بودن | اختر شناسی: ستاره شناسی ، نجوم |
| توشه: خوراک و آذوقه سفر | حکمت: دانش و معرفت و علم |
| گنج: گوهر ها و چیزهای قیمتی | ناگزیر: ناچار |
| همواره: همیشه | نان آور خانه: کسی که مایحتاج خانواده را فراهم می کند |
| کامکاری: نیک بختی ، خوش بختی | یاور: یاری کننده |
| رسم: روش ، شیوه | کسب علم و معرفت: به دست آوردن علم و دانش |
| بردباری: شکیبایی ، صبر | مهرگان: پاییز ، اوایل پاییز |
| هشیاران: عاقلان ، دانایان | دانستم: فهمیدم ، دریافتم |
| گه: مخفف گاه | عزم: قصد ، اراده |
| تدبیر: اندیشیدن به منظور پیدا کردن راه حلی برای مشکل | شدم: رفتم |
| عاقل: دانا ، عالم | عالمان: دانایان ، خردمندان |
| بینا: آگاه و هوشیار | مردم عادی: عامه ی مردم |
| پیرایه: آنچه سبب زیبایی شود ، ابزار آراستن ، زیور و زینت | دیار: سرزمین ، ناحیه |
| اینک: حالا | پژوهش: تحقیق |
| پیشگاه: صحن | خردمندانه: عاقلانه |
| حضور یافته ام: مشرف شده ام ،آمده ام | چه بسا: بسیار ، فراوان |
| جایگاه: مرتبه ، درجه | پرسشگر: سوال کننده |
| رحمت حق بر آنان باد: لطف خدا بر آنان باد | هوشمندی: آگاهی |
| شوق آموختن: علاقه به یاد گرفتن | در دل داشت: قصد و نیست داشت که به خانه کعبه برود |
| مکتب: مدرسه ، دبستان | به سبب: به علت |
| از بر کردم: حفظ کردم | پس از درگذشت مادر: پس از فوت مادر |
| آداب: رسم و روش | راهزنی: غارتگری |
| معین کرد: مشخص کرد | سکه: پول فلزی |
| پر مهر: پر از عشق و محبت | صادق: راستگو |
| اثر گذار: تاثیر گذار | دینار: سکه ی طلا |
| ماندگار: پایدار ، ماندنی | توشه ی من است: خوراک و آذورقه سفرم است |
| بدگویی حسودان: بد گفتن و به زشتی یاد کردن انسان های حسود | ناپسند: نکوهیده ، زشت |
| مسکین: بینوا ، نیازمند | به تندی: به سرعت |
| فارغ: آسوده ، راحت | سعی: تلاش و کوشش |
| کاه: علف | گران: بزرگ و سنگین |
| وزان: مخفف و از آن | موری: مورچه ای |
| سلیمان: نام یکی از پیامبران الهی که بهر حیوانات ، جن و انسان ها فرمانروایی می کرد | غافلان: نادانان |
| ملک: پادشاه | نیک: خوش ، خوب |
| معرفت: شناخت و علم | بپرور: پرورش بده |
| پرتو: روشنایی | لطف: مهربانی ،رحمت |
| ضمیر: باطن | خاکدان: دنیای خاکی ، این جهان |
| برکرده اند: بلند کرده اند | خاکیان: اهل خاک ، مردم و انسان ها |
| هم نشین: دوست | صمیمی: بسیار نزدیک |
مخالف کلمات درس هفدهم کار و تلاش فارسی کلاس پنجم ابتدایی
| غافلان # هوشیاران | پاک # آلوده | ناشناخته # شناخته |
| ماندگار # زودگذر | نخستین# آخرین | حضور # غیاب |
| خفتن # بیداری | فراز # نشیب | بهترین # بدترین |
| بنشینم # بایستم | قبول # مردود | شیرین # تلخ |
| رنج # خوشی | رفتن # آمدن | نا پسند # پسندیده |
| بیدار # خواب |
هم خانواده کلمات درس هفدهم کار و تلاش فارسی کلاس پنجم ابتدایی
| سعی : ساعی | رسم: رسوم ، مرسوم |
| قناعت: قانع | فارغ: فراغت |
| معلم: علم ، علوم ، تعلیم | بینا: بیننده |
| جسم: اجسام | حضور: حاضر ، محضر |
| تدبیر: تدابیر |
