سایه وحشت: اثر ترس ، نشانه ی بیم و هراس |
پر فروغ: پر نور |
هراس انگیز: ترسناک ، وحشتناک |
تحقیق: مطالعه |
قتل عام: کشتار گروهی ، قتل دسته جمعی |
تحصیل کرده است: درس خوانده است |
آشوب: فتنه ، شور و غوغا |
امکانات: ابزارها و شرایط مناسب |
هلاکو: اسم یکی از نوادگان چنگیز خان |
جذب: جیزی را به سوی خود کشیدن ، کشش |
قلب مردم را در هم فشرد: به کنایه مردم ایران را ناراخت کرد |
رصدخانه: مکانی که در آن ستاره شناسان ستارگان را مشاهده و بررسی می کنند |
دینار: سکه طال ، پول و ثروت |
مراغه: نام شهری است |
مشاور: راهنما |
به کار گیرد: استفاده کند |
زیرکانه: خردمندانه |
شمار کتاب: تعداد |
ایجاد کند: به وجود آورد ، بسازد |
چیرگی: برتری ، تسلط |
عجیبی: شگفت آور |
نسخه برداری: رونویسی کردن |
تشتی: ظرف های بزرگ و پهن |
همت: قصد و اراده |
مامور کرد: کسی را به انجام کاری گذاشتن |
آثار: جمع اثر ، نشانه ها |
قلعه: ساختمان محکم و بلند برای دفاع از دشمن ساخته می شد |
از میان می رفت: نابود می شد |
مهیب: ترسناک |
ولایت: سرزمین |
گمان می کردند: تصور می کردند |
تدبیر: اندیشیدن به منظور پیدا کردن راه حل |
حادثه ی ناگوار: پیش آمد ناپسند |
تاسیس کردن: بنا کردن ، پایه پذاری کردن |
حوادث: رویدادها ، اتفاق ها |
اداره می شدند: مدیریت می شدند |
پیش بینی: غیب گویی ، عاقبت اندیشی |
نظامیه: مدرسه های تاسیس شده توسط نظام الملک |
مغولان: اقوامی زرد پوشت با چند طایفه که در قسمت آسیای شرقی بودند |
خانمان سوز: ویرانگر |