انشا

انشا درباره اگر گل بودی دوست داشتی به پروانه چه بگویی با مقدمه و بدنه و نتیجه گیری

در این مطلب از سایت موضوع، انشا درباره اگر گل بودی دوست داشتی به پروانه چه بگویی برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که مورد توجه شما قرار گیرد.

✍انشا درباره اگر گل بودی دوست داشتی به پروانه چه بگویی✍

مقدمه:
اگر من یک گل بودم و فرصتی داشتم که با پروانه‌ای زیبا صحبت کنم، بی‌تردید حرف‌های زیادی برای گفتن داشتم. اول از همه، با تمام لطافت و زیبایی‌ام به او خوش‌آمد می‌گفتم و از اینکه مرا برای نشستن و استراحت انتخاب کرده، قدردانی می‌کردم. در دنیای گل‌ها و پروانه‌ها، هر دیدار مثل یک لحظه جادویی است؛ لحظه‌ای که می‌تواند پیوندی میان دو موجود زیبا و ظریف برقرار کند.

بدنه:
به پروانه می‌گفتم: «ای پروانه زیبا! تو که با بال‌های رنگارنگ و حرکات نرمت در میان گل‌ها پرواز می‌کنی، چقدر خوشبختم که برای لحظه‌ای کوتاه به من سر زدی. من در این دنیای پر از شگفتی، از دیدن بال‌های زیبایت که با هر پروازت هوای اطرافم را نوازش می‌دهد، شادمان می‌شوم. تو که از این گل به آن گل می‌روی و گرده‌ها را با خود می‌بری، تو قاصد مهربانی و عشق در میان گیاهانی، که بی‌تو قادر به ادامه زندگی نیستند.»

از او می‌پرسیدم: «پروانه‌ی دوست‌داشتنی، دنیا از آن بالا چطور به نظر می‌آید؟ وقتی تو با آن بال‌های نازک و ظریفت در آسمان اوج می‌گیری و بر فراز گل‌های رنگارنگ پرواز می‌کنی، چه احساسی داری؟» شاید پروانه می‌گفت که دنیا از آن بالا سرشار از زیبایی است، درست مثل تکه‌ای از بهشت. من هم با لبخندی کوچک پاسخ می‌دادم که دنیا از این پایین هم زیباست؛ اما تماشای تو که در میان گل‌ها به آرامی می‌رقصی، این زیبایی را چند برابر می‌کند.

به پروانه می‌گفتم: «ای کاش هر بار که به من سر می‌زنی، بدانی که حضورت چقدر برایم دلنشین است. تو که مثل نسیمی سبک، بر روی گلبرگ‌های من فرود می‌آیی، هر بار که به من نزدیک می‌شوی، احساس می‌کنم که دنیای ما دو موجود کوچک و نازک‌بین همدیگر را کامل می‌کند. تو گرده‌هایم را با خود می‌بری و به گل‌های دیگر می‌رسانی، و من هم بوی خوش و زیبایی‌ام را به تو هدیه می‌دهم. ما هر دو در این چرخه طبیعت به هم نیاز داریم و این ارتباطمان را جادویی می‌کند.»

نتیجه گیری:
در پایان، به او می‌گفتم: «ای پروانه مهربان! امیدوارم همیشه در اوج پرواز کنی و لذت ببری از نسیم ملایم و آفتاب درخشان. هر بار که به من یا هر گلی دیگر سر می‌زنی، بدان که ما گل‌ها همیشه منتظر آمدنت هستیم. بیا و هر بار که توانستی، با بال‌های نرم و لطیفت بر ما بنشین و با ما از زیبایی‌های دنیا سخن بگو.»

آری، اگر من یک گل بودم، به پروانه از شگفتی و زیبایی دنیا می‌گفتم و او را به عنوان یکی از زیباترین همراهان طبیعت می‌ستودم.

✍انشا دوم درباره اگر گل بودی دوست داشتی به پروانه چه بگویی✍

مقدمه:
اگر من یک گل بودم و پروانه‌ای زیبا در کنارم نشسته بود، با تمام وجودم می‌خواستم با او صحبت کنم و احساسات و آرزوهایم را با او در میان بگذارم. پروانه‌ها برای من نماد آزادی و زیبایی هستند، و من می‌دانم که آنها با پروازهای دل‌انگیزشان به زندگی گل‌ها روح تازه‌ای می‌دهند.

بدنه:
دوست داشتم ابتدا با یک سلام گرم و دوستانه به تو خوشامد بگویم. می‌دانم که تو با بال‌های رنگارنگ و زیبایت به دنیا آمده‌ای تا زیبایی را به زندگی دیگران هدیه دهی. وقتی تو را می‌بینم که با نرمی و لطافت در اطراف من پرواز می‌کنی، حس می‌کنم که یک معجزه در کنارم رخ می‌دهد.

می‌خواستم به تو بگویم که زندگی من به عنوان یک گل، وابسته به حضور توست. وقتی تو به دور من پرواز می‌کنی، می‌دانم که به من زندگی می‌بخشی. با هر بار که به من نزدیک می‌شوی و از شهد من می‌نوشی، حس می‌کنم که ما در یک رابطه زیبا و طبیعی هستیم. تو با این کار، به من کمک می‌کنی تا به زندگی ادامه دهم و بذری جدید برای نسل‌های آینده بکارم.

اگر من گل بودم، به تو می‌گفتم که آرزو دارم همیشه در کنار هم باشیم. دوست دارم تا تو بتوانی آزادانه پرواز کنی و من هم در آرامش بمانم. می‌خواهم که هر روز با هم در این باغ کوچک، دنیای زیبای خود را بسازیم و از یکدیگر مراقبت کنیم. به من بگو، آیا تو هم از اینکه در کنار من هستی، احساس خوشحالی می‌کنی؟

می‌خواستم به تو یادآوری کنم که زندگی مانند یک چرخه است. من با شکوفایی و پژمردگی‌ام، به طبیعت و زندگی ادامه می‌دهم، و تو با پروازهای بی‌پایانت، به من یادآوری می‌کنی که هر لحظه باید زندگی کرد و زیبایی را جشن گرفت. این که تو بتوانی به اطراف سفر کنی و با آزادی پرواز کنی، برای من نیز الهام‌بخش است.

نتیجه گیری:
در نهایت، اگر من یک گل بودم، از تو به خاطر اینکه همیشه با زیبایی‌ات در کنار من هستی، تشکر می‌کردم. تو به من احساس شگفتی و شادی می‌دهی و این احساس، زندگی را برای من معنی‌دارتر می‌کند. پس بیایید با هم زندگی را جشن بگیریم و از هر لحظه‌اش لذت ببریم.

به‌راستی که اگر من گل بودم و تو پروانه، زندگی‌ام پر از عشق، زیبایی و ارتباطی عمیق با طبیعت و موجودات آن می‌شد. من دوست دارم همیشه در کنار تو باشم و از این زیبایی‌ها بهره‌مند شوم.

امیدواریم که این انشا مورد پسند شما قرار گرفته باشد.

به این مقاله امتیاز دهید

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا