انشا درباره خاطره بهترین روز از تعطیلات نوروزی شما
در این مطلب از سایت موضوع، انشا درباره خاطره بهترین روز از تعطیلات نوروزی شما برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که مورد توجه شما قرار گیرد.
انشا درباره خاطره بهترین روز از تعطیلات نوروزی شما
مقدمه:
نوروز همیشه برای من پر از خاطرات خوب و رنگارنگ بوده است. از خانه تکانی عید و چیدن سفره هفت سین تا دید و بازدیدهای عیدانه و سفرهای نوروزی، هر لحظه از این تعطیلات برای من خاطرهانگیز است.
بدنه:
اما در میان تمام این خاطرات، یک روز خاص همیشه در ذهنم میدرخشد و آن هم بهترین روز تعطیلات نوروزی من در چند سال پیش بود.
در آن سال، ما به همراه خانوادهام به شمال ایران سفر کرده بودیم. هوا فوقالعاده دلانگیز بود و دریای خزر با امواج آرامشبخشش، ما را به تماشای خود دعوت میکرد. ما در یک کلبه چوبی کنار ساحل اقامت داشتیم و روزهایمان را با تفریحات مختلفی مانند شنا، آفتاب گرفتن، گشت و گذار در بازارهای محلی و خوردن غذاهای خوشمزه شمالی سپری میکردیم.
اما بهترین روز آن سفر، روزی بود که ما به جنگل رفتیم. جنگل سرسبز و پر از درختان بلند و تنومند، ما را به دنیای دیگری برده بود. صدای پرندگان، بوی نم خاک و خنکای سایه درختان، حس آرامش و شادی وصفناپذیری به ما میداد.
ما در جنگل قدم میزدیم و از دیدن گلها و گیاهان مختلف لذت میبردیم. در میان راه، به یک چشمه آب زلال رسیدیم و از آن آب خنک و گوارا نوشیدیم.
بعد از ظهر، در کنار رودخانهای که از میان جنگل میگذشت، بساط پیکنیک را پهن کردیم و از خوردن غذاهای خوشمزه و صحبتهای خندهدار با هم لذت بردیم.
آن روز در جنگل، یکی از بهترین روزهای زندگی من بود. در کنار خانوادهام در طبیعت سرسبز و بکر، لحظاتی شاد و بینظیر را تجربه کردم که هیچوقت فراموششان نخواهم کرد.
نتیجه گیری:
تعطیلات نوروزی همیشه برای من فرصتی برای تجدید قوا و خلق خاطرات جدید است. امیدوارم در سالهای آینده نیز، روزهای شاد و خاطرهانگیزی را در کنار خانواده و دوستانم در این تعطیلات تجربه کنم.
انشا دوم درباره خاطره بهترین روز از تعطیلات نوروزی شما
مقدمه:
نوروز برای من همیشه پر از خاطرات شاد و قشنگ بوده. اما در میان تمام این خاطرات، یک روز خاص همیشه در ذهنم میدرخشد و آن هم بهترین روز از تعطیلات نوروزی سال گذشته بود.
بدنه:
در آن روز، به همراه خانوادهام به دیدن عمو و عمهام در شهر دیگری رفتیم. از صبح زود آماده شدیم و با ماشین راه افتادیم. در طول مسیر، من و خواهر و برادرم با هم بازی میکردیم و از دیدن مناظر بیرون از ماشین لذت میبردیم.
بعد از چند ساعت رانندگی، بالاخره به مقصد رسیدیم. عمو و عمهام با آغوش باز از ما استقبال کردند. خانهی آنها پر از گل و گیاه بود و بوی عود فضا را پر کرده بود.
ما بعد از صرف ناهار، به همراه عمو و عمهام به پارک رفتیم. هوا خیلی خوب بود و پر از پرندههایی بود که در حال آواز خواندن بودند. ما در پارک بازی کردیم، از سرسره و تاب استفاده کردیم و با هم حرف زدیم و خندیدیم.
غروب که شد، به خانهی عمو و عمهام برگشتیم و برای شام آش رشته خوردیم. بعد از شام، همه دور هم نشستیم و به صحبت و خندهزنی پرداختیم.
آن روز یکی از بهترین روزهای زندگی من بود. من در کنار خانوادهام بودم و از بودن با آنها لذت میبردم.
نتیجه گیری:
نوروز همیشه برای من یادآور خاطرات خوب و لحظات شاد در کنار خانواده است. من همیشه منتظر فرا رسیدن این عید باستانی هستم تا دوباره با عزیزانم دور هم جمع شویم و شاد باشیم.
انشا سوم درباره خاطره بهترین روز از تعطیلات نوروزی شما
مقدمه:
نوروز برای من پر از خاطرات قشنگ و رنگارنگ است. سفر به شمال، دید و بازدید عید، و بوی خوش سبزه عید، همه و همه از عید نوروز برای من خاطرهای به یاد ماندنی ساختهاند.
بدنه:
اما در میان تمام این خاطرات، یک روز خاص همیشه در ذهنم میدرخشد. آن روز، سیزده به در سال گذشته بود.
صبح زود با خانواده راهی پارک جنگلی نزدیک شهرمان شدیم. هوا عالی بود و نسیم خنکی میوزید. در پارک، بساط پیکنیک را پهن کردیم و از خوردن غذاهای خوشمزه لذت بردیم. بعد از غذا، با بچهها مشغول بازی شدیم و کلی خندیدیم و خوش گذراندیم.
بعد از ظهر، به کنار رودخانه رفتیم و از تماشای طبیعت لذت بردیم. من و خواهرم سنگ پرتاب میکردیم و از صدای برخورد سنگها با آب لذت میبردیم.
غروب آفتاب در کنار رودخانه، یکی از زیباترین منظرههایی بود که تا به حال دیدهام. رنگهای نارنجی و قرمز و بنفش آسمان، انعکاس در آب رودخانه، و سکوت مطلق طبیعت، آن لحظه را به یکی از خاطرهانگیزترین لحظات زندگیام تبدیل کرد.
نتیجه گیری:
سیزده به در سال گذشته، بهترین روز از تعطیلات نوروزی من بود. روزی پر از شادی، خنده، و لحظات قشنگ در کنار خانواده و در آغوش طبیعت. خاطرهای که همیشه در قلبم خواهد ماند.
امیدواریم که این انشا مورد پسند شما قرار گرفته باشد.