انشا درباره وقتی مادرم عصبانی می شود
در این مطلب از سایت موضوع، انشا درباره وقتی مادرم عصبانی می شود برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که مورد توجه شما قرار گیرد.
انشا درباره وقتی مادرم عصبانی می شود
مقدمه:
وقتی مادرم عصبانی میشود، همه چیز در خانه کمی تغییر میکند. صدایش کمی بلندتر میشود و چهرهاش جدیتر به نظر میرسد. من فوراً میفهمم که باید خیلی سریع حواسم را جمع کنم و کاری نکنم که او بیشتر عصبانی شود. در این لحظات، خانه از آن حالت آرام و مهربان خودش خارج میشود و به جایی تبدیل میشود که همه باید بیشتر مراقب باشند.
بدنه:
گاهی اوقات، مادرم وقتی عصبانی میشود که من یا خواهر و برادرم کار اشتباهی انجام دادهایم. مثلاً وقتی که وسایلمان را پخش و پلا کردهایم یا درسهایمان را خوب نخواندهایم. در این مواقع، او با صدایی جدی به ما میگوید که باید مسئولیتپذیر باشیم و کارهایمان را درست انجام دهیم. من میدانم که او از روی نگرانی و علاقه به ما عصبانی میشود، چون میخواهد ما بهترین خودمان باشیم.
وقتی مادرم عصبانی است، من سعی میکنم کاری انجام دهم که او کمتر ناراحت باشد. مثلاً وسایلم را جمع میکنم، یا به کارهایی که از من خواسته عمل میکنم. بعضی وقتها هم به او میگویم که متاسفم و سعی میکنم اشتباهم را جبران کنم. وقتی میبینم که او آرامتر شده و دوباره لبخند میزند، احساس میکنم که کار خوبی انجام دادهام.
البته من هم دوست ندارم مادرم عصبانی باشد، چون وقتی او عصبانی است، همه در خانه ناراحت میشوند. اما فهمیدهام که عصبانیت مادرم همیشه از روی محبت است. او میخواهد ما به یاد بگیریم که چطور رفتار کنیم و چطور به دیگران احترام بگذاریم. من سعی میکنم از این لحظات درس بگیرم و بهتر رفتار کنم تا مادرم کمتر عصبانی شود.
نتیجه گیری:
در نهایت، وقتی مادرم عصبانی میشود و بعد از مدتی آرام میگیرد، همه چیز به حالت عادی برمیگردد. او دوباره مهربان و صبور میشود و ما هم یاد میگیریم که چطور بهتر رفتار کنیم. من مادرم را خیلی دوست دارم، حتی وقتی عصبانی است، چون میدانم که او همیشه به فکر ماست و میخواهد بهترینها را برای ما داشته باشد.
انشا دوم درباره وقتی مادرم عصبانی می شود
مقدمه:
وقتی مادرم عصبانی میشود، همه چیز در خانه تغییر میکند. صدایش کمی بلندتر میشود و چهرهاش جدیتر. حتی بعضی وقتها اخم میکند و من میفهمم که خیلی ناراحت است. در این لحظات، قلبم کمی تندتر میزند و سعی میکنم کاری نکنم که او بیشتر عصبانی شود.
بدنه:
مادرم خیلی مهربان است و همیشه سعی میکند با ما با محبت رفتار کند. اما وقتی کاری انجام میدهم که نباید، یا وقتی گوش به حرفهایش نمیدهم، او عصبانی میشود. من میدانم که او همیشه میخواهد بهترینها برای ما باشد و وقتی چیزی را که به نفع ماست انجام نمیدهیم، نگران میشود و این نگرانی باعث عصبانیت او میشود.
وقتی مادرم عصبانی میشود، سعی میکنم خیلی زود عذرخواهی کنم و اشتباهم را جبران کنم. میدانم که او دلش نمیخواهد عصبانی باشد و فقط به خاطر مراقبت از ما اینطور واکنش نشان میدهد. وقتی معذرتخواهی میکنم و قول میدهم که دیگر آن اشتباه را تکرار نکنم، آرامتر میشود و بعد از مدتی دوباره مهربان و خوشرو میشود.
بعد از اینکه مادرم از عصبانیت آرام میشود، معمولاً با هم صحبت میکنیم. او برایم توضیح میدهد که چرا از دست من عصبانی شده بود و من هم سعی میکنم بیشتر بفهمم که چرا کارم اشتباه بود. این گفتوگوها باعث میشود که من بهتر بفهمم چطور رفتار کنم تا مادرم همیشه خوشحال باشد.
عصبانیت مادرم برای من یک نشانه است که نشان میدهد باید بیشتر به رفتارهایم دقت کنم. او همیشه سعی میکند بهترین راه را به من نشان دهد و وقتی از دست من عصبانی میشود، به این معناست که من باید بیشتر مراقب باشم و یاد بگیرم که چه چیزی درست و چه چیزی نادرست است.
نتیجه گیری:
در نهایت، من میدانم که مادرم خیلی دوستمان دارد و اگر گاهی عصبانی میشود، به خاطر عشق و نگرانیاش برای ماست. من سعی میکنم با رفتار خوبم او را خوشحال کنم تا کمتر عصبانی شود و همیشه خانهمان پر از آرامش و شادی باشد.
امیدواریم که این انشا مورد پسند شما قرار گرفته باشد.