انشا

انشا درباره اگر خورشید نباشد

در این مطلب از سایت موضوع، انشا درباره اگر خورشید نباشد برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که مورد توجه شما قرار گیرد.

✍انشا درباره اگر خورشید نباشد✍

مقدمه:
ابتدا، تاریکی مطلق همه جا را فرا می‌گیرد. دیگر خبری از نور گرم خورشید نیست و زمین به سیاره‌ای سرد و یخ‌زده تبدیل می‌شود.

بدنه:
گیاهان که برای فتوسنتز به نور خورشید نیاز دارند، پژمرده می‌شوند و می‌میرند. حیوانات که از گیاهان تغذیه می‌کنند، به تدریج غذا کم می‌آورند و از بین می‌روند.

انسان‌ها هم بدون نور و گرما، با مشکلات زیادی روبرو خواهند شد. دیگر نمی‌توانند در مزارع کشاورزی کار کنند، غذا بپزند یا حتی خانه‌های خود را گرم نگه دارند.
در این دنیای تاریک و سرد، انسان‌ها مجبور می‌شوند برای زنده ماندن به غارها و پناهگاه‌های زیرزمینی پناه ببرند.

آنها باید راهی برای تولید گرما و نور مصنوعی پیدا کنند. شاید از انرژی هسته‌ای یا منابع تجدیدپذیر مثل باد و خورشید (البته خورشیدی که دیگر وجود ندارد!) استفاده کنند.

اما زندگی بدون نور خورشید، فقط به مشکلات فیزیکی محدود نمی‌شود. تاریکی و سرما می‌تواند باعث افسردگی، اضطراب و ناامیدی در انسان‌ها شود.
آنها حس امید و انگیزه خود را از دست می‌دهند و به تدریج به موجوداتی غمگین و گوشه‌گیر تبدیل می‌شوند.

در این دنیای بدون خورشید، دیگر خبری از رنگ‌های شاد و زیبا نیست. همه چیز به رنگ خاکستری و سیاه در می‌آید.
آواز پرندگان و صدای خنده‌ی کودکان دیگر به گوش نمی‌رسد. فقط سکوت مطلق و تاریکی بر زمین حاکم است.

نتیجه گیری:
داستان “اگر خورشید نباشد” به ما نشان می‌دهد که نور و گرمای خورشید چقدر برای زندگی روی زمین ضروری است.

امیدواریم که این انشا مورد پسند شما قرار گرفته باشد.

5/5 - (1 امتیاز)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا