انشا درباره معلم
در این مطلب از سایت موضوع، انشا درباره معلم برای شما آماده نموده ایم. امیدواریم که مورد توجه شما قرار گیرد.
انشا درباره معلم
مقدمه:
معلم، چراغ راه ماست. او به ما درس میدهد و کمک میکند تا دنیا را بهتر بشناسیم. معلم، دوست ماست. او همیشه به ما کمک میکند و از ما حمایت میکند.
بدنه:
معلم، مثل یک مادر مهربان است. او همیشه نگران ماست و میخواهد که ما موفق شویم. معلم، مثل یک پدر دلسوز است. او همیشه به ما کمک میکند تا مشکلات را حل کنیم.
معلم، مثل یک دوست خوب است. او همیشه با ماست و ما را میخنداند. معلم، مثل یک خواهر یا برادر بزرگ است. او همیشه به ما کمک میکند تا بهتر باشیم.
من خیلی دوست دارم که معلم شوم. میخواهم مثل معلمهای خوب، به بچهها درس بدهم و به آنها کمک کنم تا دنیا را بهتر بشناسند.
داستان:
یک روز، پسر بچهای به نام علی در مدرسه درس میخواند. علی یک دانشآموز خوب بود، اما گاهی اوقات، حواسش پرت میشد.
یک روز، معلم علی داشت درس میداد که علی حواسش پرت شد و به بیرون از پنجره خیره شد. معلم علی متوجه شد که علی حواسش نیست و به او گفت: «علی، چرا حواسات پرت است؟»
علی گفت: «من داشتم به بیرون از پنجره نگاه میکردم و فکر میکردم که چقدر دنیا بزرگ است.»
معلم علی لبخندی زد و گفت: «بله، دنیا خیلی بزرگ است. اما ما باید یاد بگیریم که چگونه با این دنیای بزرگ کنار بیاییم.»
معلم علی به علی کمک کرد تا تمرکز کند و به درس گوش دهد. علی از کمک معلمش خیلی خوشحال شد. او فهمید که معلمش چقدر به او اهمیت میدهد.
نتیجه گیری:
معلمها نقش مهمی در زندگی ما دارند. آنها به ما کمک میکنند تا بزرگ شویم و دنیا را بهتر بشناسیم. ما باید قدردان معلمهای خود باشیم.